شمع شب ها بجز خیال تو نیست


شمع شب ها بجز خیال تو نیست

شمع شب ها بجز خیال تو نیست


شمع شب ها بجز خیال تو نیست

شمع شب ها بجز خیال تو نیست


شمع شب ها بجز خیال تو نیست

شمع شب ها بجز خیال تو نیست


شمع شب ها بجز خیال تو نیست

شمع شب ها بجز خیال تو نیست


شمع شب ها بجز خیال تو نیست

شمع شب ها بجز خیال تو نیست


باغ جان ها بجز جمال تو نیست

باغ جان ها بجز جمال تو نیست
باغ جان ها بجز جمال تو نیست
باغ جان ها بجز جمال تو نیست
باغ جان ها بجز جمال تو نیست
باغ جان ها بجز جمال تو نیست
باغ جان ها بجز جمال تو نیست
باغ جان ها بجز جمال تو نیست
باغ جان ها بجز جمال تو نیست
باغ جان ها بجز جمال تو نیست
باغ جان ها بجز جمال تو نیست
رو که خورشید عشق را همه روز
رو که خورشید عشق را همه روز
رو که خورشید عشق را همه روز
رو که خورشید عشق را همه روز
رو که خورشید عشق را همه روز
رو که خورشید عشق را همه روز
رو که خورشید عشق را همه روز
رو که خورشید عشق را همه روز
رو که خورشید عشق را همه روز
رو که خورشید عشق را همه روز
رو که خورشید عشق را همه روز
طالعی به ز اتصال تو نیست
طالعی به ز اتصال تو نیست
طالعی به ز اتصال تو نیست
طالعی به ز اتصال تو نیست
طالعی به ز اتصال تو نیست
طالعی به ز اتصال تو نیست
طالعی به ز اتصال تو نیست
طالعی به ز اتصال تو نیست
طالعی به ز اتصال تو نیست
طالعی به ز اتصال تو نیست
طالعی به ز اتصال تو نیست
شو که سلطان فتنه را همه سال
شو که سلطان فتنه را همه سال
شو که سلطان فتنه را همه سال
شو که سلطان فتنه را همه سال
شو که سلطان فتنه را همه سال
شو که سلطان فتنه را همه سال
شو که سلطان فتنه را همه سال
شو که سلطان فتنه را همه سال
شو که سلطان فتنه را همه سال
شو که سلطان فتنه را همه سال
شو که سلطان فتنه را همه سال
سپهی به ز زلف و خال تو نیست
سپهی به ز زلف و خال تو نیست
سپهی به ز زلف و خال تو نیست
سپهی به ز زلف و خال تو نیست
سپهی به ز زلف و خال تو نیست
سپهی به ز زلف و خال تو نیست
سپهی به ز زلف و خال تو نیست
سپهی به ز زلف و خال تو نیست
سپهی به ز زلف و خال تو نیست
سپهی به ز زلف و خال تو نیست
سپهی به ز زلف و خال تو نیست
رخش شوخی مران که عالم را
رخش شوخی مران که عالم را
رخش شوخی مران که عالم را
رخش شوخی مران که عالم را
رخش شوخی مران که عالم را
رخش شوخی مران که عالم را
رخش شوخی مران که عالم را
رخش شوخی مران که عالم را
رخش شوخی مران که عالم را
رخش شوخی مران که عالم را
رخش شوخی مران که عالم را
طاقت ضربت دوال تو نیست
طاقت ضربت دوال تو نیست
طاقت ضربت دوال تو نیست
طاقت ضربت دوال تو نیست
طاقت ضربت دوال تو نیست
طاقت ضربت دوال تو نیست
طاقت ضربت دوال تو نیست
طاقت ضربت دوال تو نیست
طاقت ضربت دوال تو نیست
طاقت ضربت دوال تو نیست
طاقت ضربت دوال تو نیست
سغبهٔ وعدهٔ محال توام
سغبهٔ وعدهٔ محال توام
سغبهٔ وعدهٔ محال توام
سغبهٔ وعدهٔ محال توام
سغبهٔ وعدهٔ محال توام
سغبهٔ وعدهٔ محال توام
سغبهٔ وعدهٔ محال توام
سغبهٔ وعدهٔ محال توام
سغبهٔ وعدهٔ محال توام
سغبهٔ وعدهٔ محال توام
سغبهٔ وعدهٔ محال توام
کیست کو سغبهٔ محال تو نیست
کیست کو سغبهٔ محال تو نیست
کیست کو سغبهٔ محال تو نیست
کیست کو سغبهٔ محال تو نیست
کیست کو سغبهٔ محال تو نیست
کیست کو سغبهٔ محال تو نیست
کیست کو سغبهٔ محال تو نیست
کیست کو سغبهٔ محال تو نیست
کیست کو سغبهٔ محال تو نیست
کیست کو سغبهٔ محال تو نیست
کیست کو سغبهٔ محال تو نیست
همه روز ار ز روی تو دورست
همه روز ار ز روی تو دورست
همه روز ار ز روی تو دورست
همه روز ار ز روی تو دورست
همه روز ار ز روی تو دورست
همه روز ار ز روی تو دورست
همه روز ار ز روی تو دورست
همه روز ار ز روی تو دورست
همه روز ار ز روی تو دورست
همه روز ار ز روی تو دورست
همه روز ار ز روی تو دورست
همه شب خالی از خیال تو نیست
همه شب خالی از خیال تو نیست
همه شب خالی از خیال تو نیست
همه شب خالی از خیال تو نیست
همه شب خالی از خیال تو نیست
همه شب خالی از خیال تو نیست
همه شب خالی از خیال تو نیست
همه شب خالی از خیال تو نیست
همه شب خالی از خیال تو نیست
همه شب خالی از خیال تو نیست
همه شب خالی از خیال تو نیست
ز آرزوها که داشت خاقانی
ز آرزوها که داشت خاقانی
ز آرزوها که داشت خاقانی
ز آرزوها که داشت خاقانی
ز آرزوها که داشت خاقانی
ز آرزوها که داشت خاقانی
ز آرزوها که داشت خاقانی
ز آرزوها که داشت خاقانی
ز آرزوها که داشت خاقانی
ز آرزوها که داشت خاقانی
ز آرزوها که داشت خاقانی
هیچ و همی بجز وصال تو نیست
هیچ و همی بجز وصال تو نیست
هیچ و همی بجز وصال تو نیست
هیچ و همی بجز وصال تو نیست
هیچ و همی بجز وصال تو نیست
هیچ و همی بجز وصال تو نیست
هیچ و همی بجز وصال تو نیست
هیچ و همی بجز وصال تو نیست
هیچ و همی بجز وصال تو نیست
هیچ و همی بجز وصال تو نیست
هیچ و همی بجز وصال تو نیست